نظر مخالفان و موافقان حسابداری منابع انسانی:
از زمانی که تلاشهایی درجهت اندازهگیری جنبههای مختلف حسابداری منابع انسانی صورت گرفت، همواره اختلاف نظرهایی میان محققان در مورد مفهوم اندازهگیری منابع انسانی، روشهای اندازهگیری آن، نوع طبقهبندی و نحوه انعکاس آن در صورتهای مالی وجود داشته است. به عبارتی از وقتی حسابداری منابع انسانی به عنوان یک تکنیک حسابداری مورد توجه قرار گرفت دیدگاههای متفاوت و کشمکشهایی حول این موضوع وجود داشته است.
شما می توانید برای بالابردن راندمان امور شرکت و سازمان خود از نرم افزار های سازمانی مثل نرم افزار فروش استفاده کنید.
عدهای بر این باورند که انسانها قابل تملک نیستند و لذا نباید به عنوان دارایی تلقی گردند و مستهلک شوند. در پاسخ به این گروه، طرفداران این رشته اظهار داشتند آنچه در حسابداری منابع انسانی برای دارایی تلقی کردن مورد بحث قرار میگیرد خدمات متصور و مورد انتظار از منابع انسانی در طول عمر خدمتی آن در سازمان است نه خود انسان.
گروهی دیگر در مخالفان با این مقوله عنوان کردند که در مورد منافع آتی و خدمات مورد انتظار از منابع انسانی و نیز برآورد عمر مفید این منابع و تعیین دوره منافع آتی سرمایهگذاری در این منابع، عدم اطمینان وجود دارد و گاهاً معتقدند که ارزش کلی خدمات نیروی انسانی در هر دوره مالی کاملاً برابر هزینهای است که در همان دوره برای این منظور صرف میشود (هزینه حقوق) و بنابراین طبق اصل محافظه کاری، سرمایهگذاری بر منابع انسانی باید به عنوان هزینه در گزارشات منظور شود نه به عنوان دارایی. درپاسخ به این گروه میتوان اظهار داشت که گرچه تا حدودی این ادعا معتبر و قابل قبول است و گرچه این عدم اطمینان در مورد عمر مفید دیگر داراییها نیز تا حدودی وجود دارد ولی در مورد داراییهای انسانی محسوستر و پررنگ است. باید توجه داشت آنچه اهمیت دارد رعایت اصل تطابق درآمد و هزینهها است و این اصل هیچگاه نباید ٿدای اصل محافظه کاری شود.
به عنوان مثال مخارجی که صرف آموزش و تعلیم و ایجاد مهارت در یک نیروی متخصص میشود با این انتظار است که در دورههای آتی (نه فقط دوره جاری) از این تخصص بهرهبرداری شود. لذا در صورتی که سرمایهگذاری بر منابع انسانی در همان زمان وقوع، به حساب هزینه منظور شود و متعاقباً از این سرمایهگذاری در دورههای مالی آتی استٿاده و بهرهبرداری صورت گیرد، تطابق هزینهها و درآمدها به هیچ عنوان رعایت نشده است و این امر موجب تحریف عمده صورتهای مالی میشود، چرا که هزینهها در یک دوره بیش از واقع و در دوره دیگر کمتر از واقع گزارش میشود و نیز درآمدها و مناٿع نیز به درستی در صورتهای مالی دورههای منتفع از آن گزارش نمیشوند.
بنابراین با درنظرگرفتن سرمایهگذاری در منابع انسانی همیشه امکان بالقوه تحریف در صورت سود و زیان وجود دارد. از طرفی ترازنامه به دلیل عدم افشای داراییهای انسانی (مخارج سرمایهای منابع انسانی) تحریف شده قلمداد میشود. به این ترتیب صورتهای مالی دور از واقعیت تهیه و ارائه میشود.
منبع: